در بمبئی، سریکانت و سوچی به دفتر مشاور ازدواج می رسند و منتظر می مانند تا نوبت خود را به داخل اتاق مشاور برسانند. به طرز خندهداری، آتارو نیز حضور دارد، زیرا سریکانت وقت نداشت او را در خانه از مدرسه رها کند. آثارو جزوه ای درباره هیپنوتیزم می خواند. سریکانت از سوچی در مورد آرویند می پرسد.